گمانه

دربارۀ فلسفه، علم و اندیشه

گمانه

دربارۀ فلسفه، علم و اندیشه

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پوپر» ثبت شده است

همان‌طور که در علوم نمی‌توانیم از اتخاذ نظرگاه بپرهیزیم، در تاریخ هم نمی‌توانیم، و عقیده به امکان اجتناب از این امر، ناگزیر به خودفریبی و عدم دقت در سنجش می‌انجامد. البته غرض این نیست که مجازیم دروغ بگوییم و مسئلۀ صدق را سرسری بگیریم. هر وصف تاریخی از واقعیات، هر قدر هم تعیین صدق یا کذب آن دشوار باشد، یا راست است یا دروغ.

در تاریخ واقعیاتی که در دسترس ماست سخت محدود است و به خواست ما قابل تکرار و اجرا نیست؛ معمولاً واقعیاتی که با نظریۀ نارس سازگار است گزینش می‌شود. بنابراین به حق می‌توان ایراد گرفت که چنین نظریه‌هایِ آزمون‌ناپذیر تاریخی مستلزم دور است؛ در حالی‌که این ایراد به ناحق به نظریه‌های علمی گرفته می‌شد.  این‌ها را به تفکیک از نظریه‌های علمی تعبیرهای کلّی تاریخی می‌گوییم. تعبیر نمایندۀ نظرگاه است، بنابراین  حتی اگر فلان تعبیر تاریخی با تمام اسناد و مدارک موجود هم وفق دهد نباید آن را تأیید‌شده تلقی کرد. دوری بودن تعبیرها را نباید از یاد برد و همچنین نباید فراموش کرد که همیشه تعبیرهای دیگری نیز هست که شاید با تعبیر ما منافات داشته باشد، و با این حال، با همان اسناد و مدارک وفق دهد.

این دلیل بسیار ضعیفی است که بگوییم فلان تعبیر تاریخی درست است، چون به‌آسانی قابل اعمال است و هر چه را می‌دانیم تبیین می‌کند. طرفداران «فلسفه‌های افشاگرانۀ» گوناگون، به‌ویژه در میان روان‌کاوران و جامعه‌کاوان و تاریخ‌کاوان، اغلب از این نکته غفلت می‌کنند و شیفته و مفتون این امر می‌شوند که نظریاتشان به آسانی همه‌جا قابل اعمال است.

 

هیچ تعبیر تاریخی قطعی و نهایی نیست. هر نسلی حق دارد از خود تعبیرهای جدید بیاورد و حتی می‌توان گفت مکلف به این‌کار است، زیرا باید به نیاز عاجلی که از این حیث در میان است، پاسخ دهد.

 

 

—کارل پوپر

 

 

 

 

۳۱ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۹
علیرضا منصوری

برخی نقدهای نادرست و خطاهای ناشی از بدفهمی فلسفۀ پوپر


 

1. ابطال‌پذیری معیاری برای معناداری است.

2. ابطال قطعی نیست.

3.یکسان دانستن ابطال‌پذیری و ابطال - اولی مسئله‌ای منطقی و مربوط به شکل گزاره‌هاست، در حالی‌که دوّمی یک موضوع عملی است.

4. دانشمندان در فعالیت علمیِ خود ابطال نمی‌کنند.

5. تاریخ علم ابطال‌گرایی را رد می‌کند.

6. پوپر با نقدهای مؤثر لاکاتوش/کوهن/فایرابند مواجه است.

7. شکست نظریۀ حقیقت‌مانندی پوپر بر کلّ پروژۀ فلسفی او سایۀ تردید می‌اندازد.

8. از استقرا/موجه‌سازی گریزی نیست.

9. فلسفۀ پوپر هم نوعی پوزیتیویسم است؛ نوعی فلسفۀ تحلیلی است که در آن دیالکتیک و نظریۀ مؤثری دربارۀ نقد وجود ندارد. تمایزی که او بین باید/است و واقعیت/ارزش و قضایا/تصمیم‌ها می‌گذارد ابزار مناسبی برای نقد در اختیار قرار نمی‌دهد.

10. مسئلۀ مبنای تجربی در ابطال‌گرایی پوپر منجر به قراردادگرایی یا نسبی‌گرایی می‌شود.


نک به این‌جا


۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۰
علیرضا منصوری

کتاب اخیر آگاسی - از شاگردان پوپر  - به بررسی انتقادی نقدهای طرح‌شده  علیه پوپر از جانب کوهن و فایرابند و لاکاتوش می‌پردازد. او در این کتاب می‌گوید فلاسفۀ مذکور بدون این‌که اشاره کنند از برهان‌هایی علیه پوپر استفاده کردند که پوپر هم خودِ برهان‌ها را طرح کرده بود و هم خودش به آن‌ها پاسخ داده بود.



۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۳
علیرضا منصوری

برای نقدی بر تقریر ناقص و انتقادات نادرست الن چالمرز از پوپر در کتاب پرخوانندۀ چیستی علم اینجا را ببینید.

۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۲۵
علیرضا منصوری


۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۱:۱۸
علیرضا منصوری

«سال‌هاست که من منتقد به اصطلاح «جامعه‌شناسی معرفت» بوده‌ام. نه این‌که فکر کنم هر آن‌چه مانهایم یا شلر گفته‌اند نادرست است، به‌عکس، اغلب آن‌چه گفته‌اند به‌نحو پیش‌پاافتاده‌ای درست است»

 

کارل پوپر، اسطورۀ چارچوب

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۷
علیرضا منصوری

«پیشرفت علم» به معنی این است که "... با هر گامی که به پیش می‌نهیم، و با هر مسئله‌ای که حل می‌کنیم، مسائلی تازه و حل‌ناشده را کشف می‌کنیم، و نیز در می‌یابیم جایی که بر آن ایستاده‌ بودیم و آن را امن می‌پنداشتیم، حقیقتاً ناامن و نااستوار بوده است."

—— #پوپر، اسطورۀ چارچوب.

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۵
علیرضا منصوری